راننده موی کاملی تیره با پارگی تراشیده از ماشین خارج شد ، یک دلباخته خوش تیپ تازه دوست پسر خود را فرو ریخت ، که یکباره آرزوی آزادی بیشتر بدون رابطه ، تعهد و تعهد یک بیدمشک را داشت. سگ واکر شیرینی ها را از معنای زندگی محروم می کرد ، بی شرمانه توهین می کرد و کاملاً غرق احساسات جاه طلبانه می شد. سبزه نیست ، سبزه وقتی به یک مرد غریبه تحمیلی نزدیک شد و به آرامی یک دستمال تمیز به او پیشنهاد کرد ، اجازه دهید گاز اشک آور چشمان آبی خود را در آنها پاک کند ، در را لمس کرد. برای اولین بار در مدت زمان طولانی ، کاملیا احساس دلسردی از خود کرد ، زیرا در جریان ماجرا ، دوست پسر سابق سعی در جلب توجه نداشت و همه بارها را روی شانه های شکننده خود منتقل کرد. کرالا لبخندی به آقا مهربان زد ، در پاسخ به شوخی اش خندید و موافقت کرد که با او به پارک بروید تا سرش را از افکار تاریک و غیرضروری خالی کند. هدیه باورنکردنی ترغیب ، باعث شد که جوجه ای بدون خلبان ، درمانده ، پرماجرا ، عروسکی بدون مشکل در دست یک عروسک ناراضی باشد. ماجراجو کمیل را به سمت گوشه دور پارک هدایت کرد که در آن عملا هیچ کس وجود نداشت ، بوسه ای غیر منتظره را روی لب ها به او داد ، پس از آن دختر مانند مست با سرگیجه غیرقابل کنترل شنا کرد و سپس همه چیز اتفاق افتاد که عکس سکسی کیرتو کس گویی در یک خواب شهوانی دلپذیر ، فقط واقعیت است. که او هرگز ، هرگز فراموش نکنید!