یک درام واقعی در یک خانواده دیوانه اسپانیایی رخ داد. مورنو ، نامادری هالون با ناپدری خود ، آپولونیا لاپیدرا ، نزاع و جدال کرد ، زیرا دانشجویی در یک کالج معتبر دائماً در کلاس حاضر نشده است. دم لاک پشت مطالب سخنرانی را مطالعه نمی کند زیرا ترفندهایی را با همسالان جنس مخالف بازی می کند. وقتی مدیر مؤسسه شخصاً گفتگوی بی دست و پا را تصویب کرد ، اوضاع بحرانی شد. زن مانند هر مادری ، تلاش كرد تا رهبر را ترغیب كند كه به شرور فرصت دوم بدهد و در عوض ضربه ای به مرد داد. به دلیل استرس ، پیزون کارگردان مثل یک سرباز قلع و قمع مداوم بود ، سرش سنگ می زد و اندام تناسلی او در پاسخ به لمس لب هایش متوقف نمی شد. ظاهر یک دانش آموز زن در اتاق ، مادر فیلمکیر توکون ناپدری را عصبانی کرد ، که خواستار شد فوراً به اتاق مکش بپیوندد ، نه تنها لذت مذکر را به همراه آورد بلکه عذرخواهی از بی احتیاطی را نیز به همراه داشت.