زو مونرو نمی بیند که فقط بی نیروها انجمنکیر تو کس را کاشت کند

Views: 2581
کارمند جدید در بین همکاران مرد خود لکه ایجاد می کند. به نظر می رسد زو مونرو به آرامی در راهروهای اداری شنا می کند ، فراموش نکرده است که با دوستداران محو شدن معاشقه کند. حال و هوای جشن ، لبخند شاد ، تیراندازی معشوق از چشم بازیکنان را دلسرد می کند. بچه ها در گوشه و کنار پنهان شده بودند و شایعاتی راجع به چیزهای کوچک مزخرف ایجاد می کردند که فقط افراد توانا نمی خواهند کاشت کنند. اولین جسارت جانی قلعه ، یک مرد ریش ریش است که به محض گذشت پوره برازنده احساس عجله تمایل به تخم مرغ را پشت سر گذاشت و اثری از عطرهای شیرین و مسیر لرزش طبیعی را پشت سر گذاشت. مرد دیگری به دنبال عمل قلدری ، هشدار داد که اصلاً در مورد هل دادن یک همکار به خصوص در مطب ، جایی که روسای وی غالباً سرگردان هستند ، فکر نمی کند. جانی یک استراتژی بزرگ دزدگیر را تدوین کرد: هنگامی که سایر کارمندان بعد از یک کار سخت روز از محل خارج شدند ، تازه وارد خود را به کمد خود دعوت انجمنکیر تو کس کرد. این مرد وانمود کرد که به یک بلوند آمبولانس احتیاج دارد و از اولین اشاره همه چیز را می فهمید. زوی مونرو هیچ تمایلی به اداره اسناد نداشت ، اما او یک رویا وحشتناک داشت که رابطه جنسی با شخصی برقرار کند که بدون ترک محل کار خود ، شجاعت برقراری رابطه را داشته باشد. تمام روز ، یک دختر نماینده او را به عقب برگرداند ، اما فقط یک پسر بزرگ با یک خروس چربی طراحی شده بود که کابل را به او پیشنهاد دهد.