یکی از طرفداران کتاب ، کیتی آنقدر علاقه مند به عاشقانه های عاشقانه اش است که به نظر می رسد به معنای واقعی کلمه معتاد به صفحات کاغذی با متن چاپی است ، بلوند تمام کارهای خودکار را انجام می دهد ، اما بعضی اوقات حافظه اش ناکام می ماند. عروسک بیرون آمد و یک کتاب سنگین را در دستان خود نگه داشت و فراموش کرد که شورت را زیر شلوار بگذارید ، بنابراین با هر نسیم دامن بلند می شود و به طور خودجوش عروسک تراشیده شده را در معرض دید خود قرار می دهد. مستاجر بی شرمانه در پشت گرفتار شده است ، آن مرد می خواهد بدن یک خرده خرد کوچک را با دو دم روی سر خود و یک لبخند زیبا و سفید-آبی رنگ داشته باشد ، اما او توجه ناچیزی به او دارد ، زیرا جالب ترین مرحله کتاب آغاز شده است - کنسل شدن با همه پیامدهای رشد یافته آن! یک پنجه آرام با چشم های گسترده ، سیر حوادث را باز می کند ، با شخصیت های اصلی همدردی می کند و به طور غریزی کلیتوریس را از طریق لباس های تنگ می شکند و باعث ایجاد احساسات دلپذیر در بدن می شود. با خوشحالی در آستانه سرخوشی ، گرم شده توسط یک کتاب مورد علاقه و سعادت استمناء باعث می شود خواننده به نزدیکترین سکوی سقوط کند ، کیتی پاهای خود را پهن می کند تا یک کیسه لذت از گوشت غیر قابل خراب کردن او ببخشد. منحرف در مقابل او می نشیند و با ارزش ترین لحظه های اضطراب ، پیروزی گوشت ، گرگرفتگی از خشم و کیر توکوس متحرک سرخوشی را در حالی که برای یک زن معمولی طبقه دوم معمولی می خواند که درباره تهمت ، شهوت ، شیطنت می خواند ، می خواند!