وی که دایانا را در آغوش گرفت ، او را به صندلی عرشه خود منتقل کرد. دخترک مانند بستنی در دستان قوی خود در حال ذوب شدن بود. او آن را مانند یک پر ، با دقت و سبک می پوشید. بنابراین او ناگهان در اعماق مهبل (واژن) خود حرکت می کند ، و گره را به سمت بیضه های خود سوق می دهد. برای لحظه ای عکس سکسی کوس و کیر ذهن سر دختر را رها کرد. از خواب بیدار شد ، فهمید که چقدر غلیظ او را با خروسش پر کرده است. نفس نفسش متوقف شد و شاگردانش در بیابان رقص دویدند. از طریق تنگی عضوی که مانند پیستون در سیلندر موتور ماشین وارد واژن می شد ، او صدای ناله دخترک را شنید ، خیانت به درد و شور و شوق و تحمل او بود. توپ باسن او را لرزاند ، صدای شامپو ساطع شده معده اش. او از چنین سکس شرم آور خوشحال بود.