دنیس و نستیا دو سال با هم هستند. و رابطه بین بچه ها زیاد نمی شود. نستیا کاملاً علاقه ای به رابطه جنسی ندارد. دنیس از این بابت بسیار نگران است ، دوست دختر خود را دوست دارد. و تصمیم او غیر استاندارد بود. او از ناصی دعوت کرد تا با آشنای دوست پسرش ملاقات کند و بخوابد ، تصور می کرد که حداقل می توان به نوعی برای دوست دخترش گرم کرد. دختر علاقه چندانی نشان نداد ، اما دست از سرمایه گذاری نکشید. آنها با دعوت از یک دوست به خانه خود ، آنها در ابتدا گفتگو کوچکی را آغاز کردند ، که همچنین به نوعی با هم جمع نشدند. پس از آن تصمیم گرفته شد تا تجارت را رها کنید. دنیس کنار او در صندلی نشسته بود و تماشا می عکس سکسی کیر توی کس کرد که معشوقش نوازنده غریبه پسرش را نوازش می کند.