حتی سخت است که بگوییم کدام یک برای این دزدی بدشانس خوش شانس بود یا برعکس! او به امید سود بردن از آن به خانه ای ثروتمند پرواز کرد. وقتی این کار را کرد ، کاملاً بی توجه ماند ، زیرا صاحبان ، با قضاوت صدای آب ، در حمام بودند. اما درست قبل از اینکه چوبهایش را تعقیب کند دانلود عكس كير ، یک لامپ میز را گرفت ، او با فریاد افتاد ، معشوقه ای که در لباس بود ، با یک باتوم در دستانش روی بدن برهنه خود از حمام بیرون رفت! ... این آخرین چیزی بود که او به یاد آورد ... او از رختخواب خود بیدار شد و قبلاً زیبایی اغوا کننده ای را دید! او با آرامش به او گفت که یا او را به پلیس تحویل می دهد ، یا ... دیک او به مدت دو روز در دسترس خواهد بود! آن روزها فریبنده ترین روزهای زندگی او بود !!!