این فاحشه شاخی امروز فقط یک آرزو داشت - تا حد امکان سخت او را لعنتی! او به دوست خود تماس گرفت ، که در شادی های عشق به سادگی بی امان بود و سریعاً به اولین تماس او شتافت. چنین مادربزرگ خیره کننده ای سزاوار برخورد ویژه بود ، برای اینکه کاملاً راضی شویم ، نوازش های خاصی لازم بود ، و دانش آموز تمام تلاش خود را کرد! او به درستی سوراخ های خفه شده خود را آماده کرد ، با دقت با انگشتان با تجربه خود یک بیدمشک ظریف صورتی و یک حلقه باریک از مقعد عکس متحرک کیر لرزان ایجاد کرد. با خوشحالی باورنکردنی او را با نوازشهای جذاب الاستیک نوازش داد ، نوک سینه های او را که پر از میل به کمال بود ، برانگیخت. و سپس ، هنگامی که شلخته بر روی آن قرار گرفت ، او به شدت پیچ و مهره ضخیم خود را در شکاف فعلی خود قرار داد ، و آن را به زور و خشمگینانه شروع کرد ، و ران خود را به سمت توپ ها سوار کرد. با قوت عقب نشینی ، فریادی بلند بلند را وارد کرد ، که قبلاً ارگاسم های وصف ناپذیری بی شماری را از دست داده بود ، و هنگامی که او ساز را برداشته و زبان چابک را به لبه نخود افتاد ، او به سادگی با شادی دیوانه شد. به زودی او همچنان به سوراخ های سیری ناپذیر خود می کوبید ، دیوانه وار با لذت غیرقابل توصیف ، که توسط یک عضو قوی چربی تحویل داده شده بود ، رانده می شود و بی وقفه وارد سوراخ های سیری ناپذیر او می شود.