امروز آنها جلسه دیگری داشتند که مدت ها منتظر آن بودند. کودک اغواگر بالاخره منتظر دوستش بود که چند هفته او را ندیده بود و مشتاقانه او را به بازدید دعوت كرد. البته آن مردی که دوست دختر دوست داشتنی اش را از دست عکس سکسی کیرتو کس داده ، دیوانه وار به سمت کودک جذاب در بادبان تمام شد. آنها نیازی به سازماندهی مکالمات طولانی نداشتند ، آنها فقط با یک اشتیاق آرزو می کردند - در یک آغوش شیرین غیرقابل کنترل به هم پیوند بزنند تا قدهای رابطه جنسی کنترل نشده را بفهمند. به محض اینکه در آپارتمان خود بود ، جوجه یک جامه ابریشمی نازک که بر روی شانه های جذابش انداخته بود ، جلوی او انداخت و پشت سرش فریاد زد ، نوک سینه های خود را بیرون زده ، او به یک صندلی راحت افتاد. شخص عزیزم که فقط با میل و اشتیاق می سوزد ، سریع لباس مداخله گر خود را دور ریخت و کاملاً برهنه ، روی بیدمشک صورتی صورتی سیری ناپذیر مرطوب و بی پایان آن ، افتاد و آماده پذیرش زبان مضطرب خود شد. این لذت غیرقابل تحمل بود ، زیرا او راه خود را از طریق چین های ملایم به لباس لرزان او راه یافت. هاستلر قبلاً به عنوان زخم تمام شد و نتوانست خودش را کنترل کند ، تصور می کند که با شهوت حریص چه اتفاقی می افتد وقتی که او شروع به مشت زدن با دیک داغ خود کرد.