او به تازگی در کنار خانه خود قدم زده بود و تصمیم گرفته بود با شماره ی دختر قدیمی خود که مدتهاست آن را ندیده بود تماس بگیرد. او در خانه بود و آنقدر منتظر دعوت عكس كير تو كوس او بود که بلافاصله او را به داخل صدا زد. او به سمت پله های او رفت و فکر کرد که مدتی بماند ، فقط چای بنوشد و فهمید که چطور اوضاع ... او در را کاملا برهنه باز کرد! او هرگز نمی توانست آن را تصور کند ، آنها هرگز به خصوص نزدیک نبودند ، اما اکنون ... اما اصل مذکر بر او بر قضاوت غلبه داشت و او می خواست پیراهن خود را از بین ببرد. او درست در راهروی جلوی او زانو زد و کمربند و شلوار او را به سرعت به عضوی مطلوب رساند. او بلافاصله داخل دهان عمیق و داغ او ناپدید شد و جوجه شروع به مکیدن خشونت کرد ، گویا آخرین عضو زندگی او است. هنگامی که او از میل به لذت بردن از یک عضو چربی راضی شد ، او را به اتاق خواب کشید ، جایی که او ، روی تختخواب ، او را به انجام هر کاری که می خواست با او دعوت کند. و مطمئناً آن را می خواست. دختر شلخته مدت مدیدی مرد نداشت و او به راحتی تسلیم پسرک شد و بی رحمانه بر روی دستگاه چشمگیر خود خنجر زد و در فریادهای شهوت انگیز نابینای ارگاسم غیر انسانی خنجر زد.