آنها امروز یک جلسه ویژه داشتند. او به تازگی از ارتش بازگشت و به طور وحشیانه فاقد جسمی فوق العاده اغوا کننده بود. جوجه جذاب که مدت ها در انتظار بازگشت معشوقش بود ، با بی صبری و اشتیاق در حال سوختن بود. وقتی او رسید ، آنها به گفتگوهای بیکار مشغول نبودند ، اما بلافاصله به آغوش گرم یکدیگر رفتند. لبهای جستجوی آنها در یک بوسه همه جانبه ادغام می شدند و حتی از طریق شلوار او می توانست حس کند که او را چقدر می خواهد. موجی باورنکردنی از شهوت كير كون شهوت انگیز هردو را تحت الشعاع خود قرار داد و لباسهای پریشان و بدنهای داغ را بوسید. دستان پررنگ و جسورانه او سینه های غیر قابل مقایسه الاستیک را نوازش می داد ، و از سختی ورم پاپیایی متورم شده از هیجان لذت می برد. او روی مبل افتاد ، او در بالا بود و کودک با شور و شوق پذیرایی خروس ضخیم طولانی مدت خود را در دهانش پذیرفت. او به سادگی نمی توانست بدون او زندگی کند و سعی می کرد تمام عشق بی روح او را نشان دهد که سر عظیم خود را به سمت درب فرو برد. لبهای حسی ظریف او چوب بلند را با یک حلقه مرطوب صیقل می داد ، و زبان بازیگوش پرچم را در امتداد سنگ سخت می پیچید. و بعد ، هنگامی که آب نبات به اندازه کافی از دستان خود لذت می برد ، تمام شب را با صدای بلند فریاد زد.