او پسر و پسر اول او بود. آنها در طول تعطیلات در روستا ، جایی که دختری از یک شهر بزرگ آمد ملاقات کردند. سپس آنها همه چیز شگفت انگیز داشتند ، بنابراین آنها توافق کردند که در یک سال مجدداً ملاقات کنند. او همچنان عاشق سبزه داغ خود بود و هیچ توجهی به هیچ بانوی جوان روستایی نمی کرد. خوب ، این دختر طبق قوانین شهر بزرگ زندگی می کرد: کلوپ های شبانه ، رابطه جنسی با اولین شخصی که در توالت ملاقات کرده بود ، یک مرد خوش تیپ در بیرون از ورودی خانه اش را مکید و پسر با ثروت پدرش را با یک دکمه جایگزین کرد. کوتی می خواست به خاطر بیاورد که چه رابطه ای باید داشته باشد زیرا او مدت هاست عاشقانه و احساسات واقعی را فراموش کرده بود. عكس كير و كس هنگامی که یک پسر شروع به نوازش یک دختر می کند ، چشمان خود را پنهان می کند - او در برابر او شرمنده است که چقدر دست و پا چلفتی نسبت به سال گذشته پیدا کرده است. نگاه او در حین رابطه جنسی به یک نکته متمرکز شد: چقدر احمق بود که تجارت با عزیزان خود را برای مهمانی های وحشتناک در شهر بزرگ انجام داد. او اکنون کاملاً تسلیم او خواهد شد ، تا بداند که او دیگر فرشته ای که او بوده است نیست. اگر او را دوست داشته باشد ، پس او را می بخشد و او را برای همیشه دوست خواهد داشت و اگر اینگونه نباشد ، همیشه می توانید گربه خود را با اولین شخصی که ملاقات می کنید جایگزین کنید!