شکم پاشا درد می کند دردناک است که پاشا حتی نمی تواند بلند شود. دوست دختر اغواگر او ، كسنیا ، قرص را به او پیشنهاد می كند. Passover می خواهد دو بار در یک بار ، زیرا معده او هرگز اینقدر صدمه دیده است. Ksenia دو قرص به او می دهد ، Passover آنها را با آب می برد. دختر در کنار او روی تخت می نشیند و شروع به درد معده می کند. عید پاک کمی راحت تر است. او متذکر می شود که كسیوشا لباس جدیدی دارد كه قبلاً او را ندیده بود. او واقعاً آن را دوست دارد. پاشا خاطرنشان می کند که در صورت داشتن رابطه جنسی با Ksenia ، سرانجام می تواند درد از بین برود. کاری که نمی توانید برای یک دوست عزیز انجام دهید! Ksenia حتی اگر خودش سردرد دارد موافق است. Passover به آرامی لباس مورد علاقه دختران را برمی دارد. كسیوشا آن روز سینه بند نداشت. سینه های سکسی دخترش قبل از چشمانش ظاهر می شود ، او شروع می کند به زیبایی نوازش می کند و او را می بوسید ، سپس شورت را برداشته ، به بیدمشک عکس کیرلای کس خود می لغزد و در این مکان گرم و مرطوب به دو انگشت فرو می رود. کننیا ناله کرد. او زانو می زند و از پوریا می دهد یک گفتگوی دلپذیر ...