ای جوان ، جوانی! ... عضو - در آنجا ، عضو - در اینجا ... چه کسی از ما با پیدا کردن مکانی برای انفرادی "نه فقط بوسه ها" روبرو شدیم ... این زن و شوهر با خلاقیت به این سوال نزدیک شدند: آنها یک اتاق زیر شیروانی را در پشت بام یک خانه قدیمی انتخاب کردند ، که در آن بازنشستگی کاملاً ممکن است ، هرچند که با راحتی به راحتی روی تخت والدین نباشد. کودک شیرین در ابتدا انتظار بیشتری داشت اما خارش شیرین و بی پایان در شکم تحتانی ، از طرف داخل ، باعث می شود او در مقابل انتخاب خود زانو بزند و یک دهان گرسنه و داغ را در خروس مشتاق خود قرار دهد. با پیچ و تاب و پیچ و تاب زبان کون وکس خفن خود ، او همه شاخه های پوست پیشانی خود را کاوش می کند و مزه می کند که روی سر بوروندوی متورم شده مکیده و میله های بسیار بزرگ را در بیضه های خود بلعید. بعید به نظر می رسد بسیاری از مردان وجود داشته باشند که بتوانند سعادت فقیر یک خروس مکیدن را تحمل کنند ، دانش آموز ما قطعاً یکی از آنها نبود ، بلکه به این دلیل که با شجاعت جوجه ای را به سرطان مبتلا کرد و آزادانه وارد گربه منقضی شد. او تقریباً با لذت و شهوت که او را تحت الشعاع خود زوزه می داد ، می خواست او را سوراخ کند ، بی وقفه ، و منجر به جنون کامل شود ، او را با شارژ بزرگی از تقدیر مطلوب تیراندازی کرد. و پسر ، دوست دختر خود را ناامید نکرد: پس از آن به مدت دو روز او را به دوستان غبطه بخشش شکایت کرد که قشر استرس زا او را دچار درد و دل درد کرده است.