بلافاصله آن را بپوشید عکس کیر کوس کون

Views: 3364
ماریا دوست داشت با ویکتور لعنتی کند - خروس او بسیار زیاد بود و آن مرد می دانست که چگونه به یک دختر خوشحال می شود. حالا او با تاکسی به سمت او رانندگی می کرد - نیم ساعت پیش مرد جوان با تلفن خود مباهات کرد که یک دیلدو سالم خریداری کرده است و دختر را به بازدید دعوت کرده است. او آنقدر در تاکسی هیجان زده بود و دیک می آیند که از آستانه حمله به ویکتور حمله می کرد. آن مرد این جلسه را دوست داشت - با یک دست او مری را نوازش کرد و از طرف دیگر پیراهن خود را برداشت و شلوار جین را از بین برد. دختری که دستگاه عاشق را دوست داشت ، بلافاصله آن را در دهانش گذاشت ، زانو زد. او با یکی از اعضا بازی می کرد و از پایین به پایین به صاحب خود نگاه می کرد - گاهی اوقات زوزه می زد ، بلع می خورد ، و سپس سرش را لگ می زد. سرانجام ویکتور مری را به رختخواب می برد و با احتیاط دختر کوچک را روی خودش قرار می دهد. او یک کیسه بزرگ را از کیسه ای که در همان نزدیکی قرار دارد بیرون کشید. با ورود دقیق دختر به عنوان عضو ، او شروع به حرکت کرد و یک پیچ پلاستیکی را در دهان خود قرار داد. ماریا ناله کرد و چشمانش را بست - تصور اینکه اکنون دو مرد قوی را لعنتی می کند. این روند بیشتر و بیشتر برای او آغاز شد ، او آماده بود تا این مدت طولانی دراز بکشد. اما ویکتور بازی بزرگی را می خواست - او خروس خود را از معشوقه خود بیرون کشید و شروع به زمزمه کردن کلمات کثیف به گوش او کرد و انگشت شور خود عکس کیر کوس کون را در الاغ خود قرار داد. ماریا عاشق رابطه جنسی مقعد بود و بلافاصله اغوا شد. همه چیز طبق سناریوی معمول پیش می رفت - دختر روی دوست پسرش پرید و منتظر ماند تا آنقدر دردناک نشود. این روند بالاخره شروع شد و این زمانی بود که ماریا اسباب بازی را به خاطر آورد. او دیلدو را گرفت و آن را داخل واژن گرفت. احساسات جدید او را چنان به اسارت گرفت که ماریا لحظه ای را در آن مکان فراموش کرد. ویکتور قبلاً نزدیک بود - او دختری را مانند یک تند و سریع لعنتی می کرد. برای پایان دادن به کنار مرد جوان ، دختر به سرعت خودش را با یک اسباب بازی جنسی هل داد و پس از چند دقیقه تمام شد - عاشقان خسته بر روی تخت نشستند و در آغوش گرفتند.