ایگور دو دوست فوق العاده دارد ، لنا و اولیا. حمایت و پشتیبانی در مواقع دشوار و رابطه جنسی به هیچ وجه خلاف آن نیست. شما حتی می توانید سه. براوو ایگور ما ، چه بگویم! دختران خودشان سعی می کنند او را اغوا کنند و ایگور فقط با آنها بازی می کند و از این لذت بزرگ لذت می برد و به طور فزاینده ای از لنا و اولیا تشویق می کند. سرانجام غرایز بر عقل غالب شدند. بلوز زیبا Olga مخصوصاً ایگور را می خواست. او دست ملایم کوچک خود را در شلوار خود قرار داد و شروع به استمناء خروس کرد. بوسه پرشور بیش از پیش او را هیجان زده می کرد. خیلی سریع ، هر سه نفر از لباس خارج شدند ، هنوز هم نوازش می کردند. وقتی نمی توان این میل را مهار کرد ، ایگور به آرامی وارد پشت سبزه لنا شد. یا اولیا ، سپس لنا ، سپس اولیا ، و لنا - ایگور آن روز کارهای زیادی داشت. خوب ، معلوم شد که دختران برای رابطه جنسی بسیار حریص هستند ، آنها مهمانی گالری کس وکیر ایگور را تحویل می دادند ، و از سر قلب تفریح می کردند. خوب است که چنین دختران خوبی داشته باشیم ، چه به معنای واقعی کلمه و چه از لحاظ تصویری.