متقاضی به نام جونز برای مصاحبه در یک شرکت بزرگ وارد می شود ، جایی که رئیس شلوغ دیلن رایدر ترجیح می دهد با هر یک از کارمندان آینده دار به صورت حضوری صحبت کند تا سطح صلاحیت وی را درک کند. وی بعد از ارسال رزومه ، گذراندن یک آزمون کوتاه و صحبت کردن بصورت حضوری با افرادی که متقاضی دریافت جای خالی هستند ، حرفه ای بودن یک تاجر را ارزیابی می کند. معمولاً همه متقاضیان از اینکه چقدر اجتماعی و مسئولیت پذیر هستند شگفت زده می شوند ، اما آقای جونز وقتی تیم در حال عكس كير در كس حرکت است در پشته های یک زن جدی که از طریق گردنبندش بیرون می آید گیر می کند. این مرد به معنای واقعی کلمه آنها را با چشمان خود می خورد ، از نظر ذهنی آنها را لیز می کند ، و حتی به او اجازه می دهد تا یک پیستون قرمز را لایه برداری کند تا جریان ضخیم و سنگین اسپرم چسبناک چسبناک را روی چهره رئیس آینده کاهش دهد. دیلان رایدر قبلاً متوجه چشمان هیجان زده یك پسربچه شده بود ، اما این زن زن با صداقت به یك جوجه برخورد می كند ، علاقه واقعی برای عصیان علیه باطل در شهر بزرگ. چه وقت یک جوان به خاطر یک دقیقه فکر کردن از مشاغل ، موقعیتی قابل احترام در جامعه سرد را فدا کرد؟ با فکر کردن در مورد چنین مواردی ، رئیس دیلان رایدر از خواب بیدار شد و سرازیر شد ، سینه های وی ترکید ، نوک سینه های او صاف شد و اندازه چشمگیر سینه بند را بسیار محکم کرد. بیایید ببینیم آیا می خواهیم یک شخص با اعتماد به نفس و برجسته درون رئیس برای نزدیک شدن به خوش تیپ خوش تیپ شناخته شده باشد ؟!