شلخته شوم سوفیا گریس آنقدر روحیه افتاده است که ناپدری بیچاره روزی را که برای اولین بار عکس کیر تو کون و کس ملاقات کردند نفرین می کند. مردی از پله هایش شرمنده است و به دوستانش نمی گوید که او چنین دختر بچه ای دیوانه ای دارد. یک بار ، پس از تنظیم تجهیزات ، این آهنگساز هنگام بازگشت از انستیتوی ، با یکی از بستگان تکان دهنده ملاقات کرد. حال و هوای خوک ها از حد معمول هیجان انگیز تر بود و در الاغ وقتی که جانور بلند بلند به جلو خم شد ، پدر چیزی غیرقابل تصور را دید. هنگام شب ، ناپدری به اتاق خواب می رود تا موضوع را با دقت در مقعد بررسی کند ، جایی که وی یک باسن را پیدا می کند. این نوازنده جرات نکرد جعبه پاندورا را باز کند ، اما سوفیا گریس ، که سرما را بر روی باسنش احساس کرد ، فهمید که چگونه می تواند یک صبح بخیر برای پدرش درست کند.