آهنگر سختگیر دارای خانواده بزرگی است که او به لطف دستان طلایی خود مرتباً از آن تغذیه می کند. معشوقه پنج دختر دارد. او می خواهد برای هر یک از آنها یک مرد ارزشمند پیدا کند تا شغل خود را از دست ندهد و پول خانواده خود را با خود حمل کند. پدر همچنین در مورد حفظ عفت و غیرقابل قبول بودن از دست دادن بکارت خود توصیه می کند. اگر یکی از دوستداران جوان خانواده را خجالت بکشد ، تحمل آن را نخواهد کرد! بابا صادقانه ترین قوانین است ، بنابراین تصور نمی کند فرزندان او مدتها است که باکره را بخشیده اند ، زیرا هر دختر یک زندگی جنسی فعال را پشت سر خود دارد. دختر بزرگتر یک وکیل محلی را که می خواهد در آن پاک کن خشک شود قرار می گیرد. دختران میانی و جوانترین آنها اکثراً لزبین هستند. وسوسهگران بلوند رابطه جنسی با مردان را امتحان کرده اند ، اما آنها مانند لیسیدن گربه ها ، مالش به سینه ها ، بوسیدن clit و فشار دادن انگشتان خود در باسن دوست دارند. دومین جوانترین دختر در آرزوی محارم با پدرش است که حتی نمی تواند تصور کند که اسفنج خیس کاملاً عاشق اوست. این فرصتی پیش فرض است که یک دختر در خانه والدین با یک غریبه احمق احضار کند. از نظر ظاهری ، یک مرد نیرومند می تواند یک خانم کس کیر متحرک جوان را به سمت تمام ترک ها سوق دهد ، اما در عین حال ، او به کسی از آزادی نگوید ، زیرا در سنین جوانی سخنرانی ناپدید شد و سرگردان یاد نگرفت که بنویسد.