سبزه ویکتوریا بلاژ در آژانسهایی کار می کند که دختران تنها با پای خود کار می کنند ، نه با یک سوراخ در بین ، او کشیشی است با یک طلسم پا و یک کمد پا حرفه ای ، با ده ها مرد روزانه خواسته های عجیب و غریب خود را با آن دست های صاف مانند ابریشمی برآورده می کند. او را در دهانش نمی گیرد ، مجاز نیست در برابر منشور لعنتی کند ، و جذابیت هایی را می توان فاش کرد ، اما فقط به این ترتیب که مشتری به سرعت آزاد می شود و با انتظار به دنبال لذت خود می شتابیم ، عجله می کنیم و مبلغ ارزشمندی را برای کار باقی می گذارید. جوجه ویکتوریا بلاژ هفت روز در هفته کار می کرد. ، این دختر بیش از حد از بی مبالاتی ، یکنواختی و یکنواختی کار خسته شده بود ، بنابراین از قوانین منحرف شد و به انگشتان خود اجازه می داد در گربه خیس خود عمیق شوند. این زن جوان جذاب ، پاهای خود را روی میز شیشه ای رقصید ، به مشتری فرصت داد كه انگشتان پا و پاهایش را لیس كند و سپس با استفاده از روش پا چفت عکس کیردختر خود را كشید ، اما خودارضایی ناكام می ماند ، برای او یك سرخوشی كوچك است. با نگاه کردن به پوست زیبای پا و ایجاد عطر و بوی آن ، نعوظ کاملاً از چشمه های یک طبیعت داخلی در حال جابجایی است ، مقاومت در برابر لکه دار کردن یک مار یک چشم غیرممکن است.