این کودک اغواگر به زیبایی رفت و آمد کرد! به طور کلی ، او فقط زمزمه می کند ، انواع اسباب بازی های جنسی را وارد این فروشگاه می کند. اما یکی از اعضای مصنوعی آنقدر دختر جوان را دوست داشت که نتوانست مقاومت کند و از فروشنده خواست تا او را نزدیکتر نشان دهد. او هرگز dildo مخصوص خودش را نداشت ، و اسباب بازی بسیار مورد علاقه او بود اما او نمی دانست که چگونه از آن استفاده کند. و سپس او به مرد نزدیک شد تا در مورد چگونگی اداره چنین وسیله پیچیده ای به او توصیه کند. وی با اشتیاق به درخواست او پاسخ داد و شروع به جزئیات بیشتر در مورد قابلیت های باورنکردنی این دستگاه و همچنین خود فرآیند کرد. در حالی که او بسیار با شور و شوق و تبلیغاتی محصول خود را تبلیغ می کرد ، هر دو مرغ و دهقان قوی ترین هیجان را احساس می کردند که آنها را مانند بهمن کوه پوشانده بود. همه اینها به چشم یک زن جذاب تبدیل شد و او متوجه شد که فقط وقتی یک دیک چربی از یک دانش آموز بالغ در پشت پیشخوان در دهانش ایستاده بود ، متوجه شد. و او ، در آن زمان ، بی شرمانه او را لیسید ، شکاف را ترک کرد و نخودهای لرزانش را مجبور به جنون کرد. حالا هیچ کاری نمی تواند جلوی لعنتی لعنتی را بگیرد و او کس کیرفیلم ، با فراموش کردن همه چیز ، تسلیم این شیطنت قدیمی درست کنار پیشخوان فروشگاه شد ...