او تصمیم گرفت که امروز در دانشگاه خود در هیچ سخنرانی شرکت نکند. در عوض ، او شماره دوستش را صدا كرد و از او خواست بدون آنكه بگوید چرا بیاید. این مرغ جذاب قبلاً دقیقاً می دانست که قرار است چگونه او را ملاقات کند ... مسئله این است که او با شهوت باورنکردنی به رابطه جنسی پرشور از خواب بیدار شد و بیدمشک صورتی سیری ناپذیر او به سادگی به دنبال پر کردن او با یک عضو هیجان زده چربی بود. وقتی زنگ در زنگ زد و او آن را باز کرد ، وارد سالن شد و از تعجب متوقف شد! وی توسط کودک کاملاً برهنه روبرو شد که بدون گفتن یک کلمه ، به سادگی جلوی او زانو زد و با قطع پرواز روی ژله او ، شروع به مکیدن خروس خود کرد. بلافاصله او با چنین استقبال گرم تحریک شد ، و او سعی کرد تا حد امکان به عمق دهانش بیاید و با یک زبان سریع او کرامت محکم خود را با دقت جلا داد. و بعد او را پس از او به اتاق خواب کشید و با پرتاب کردن لباس های خود در جاده ، پس از او به آنجا پرواز کرد و او را روی تخت کوبید ، بین پاهایش افتاد ، پهن و از هم فاصله داشت. یک ثانیه دیگر عکس کیردختر هدر نرفت ، او با هیجان مفرط از عضو دمنده جادویی در غار خود که از شهوت فرار کرده بود ، به او فریاد زد ، و همانطور که از او سؤال کرد ، شروع به انجام آن با قاطعیت و سریع کرد ، دقیقاً همانطور که از او سؤال کرد ، درخواست های نامشخص را در گوش او زمزمه کرد.