صدای انفجار گروهی داستان کیرکون

Views: 1551
ژاپنی ها با یک جلسه کاری عجله دارند ، آسانسور عملاً درب را داستان کیرکون می کشد ، اما او به درون شکاف می خورد. او قصد دارد طبقه 20 را انتخاب کند ، اما همانطور که شانس او ​​را در هر طبقه خواهد داشت ، آسانسور متوقف می شود و یک یا دو کارمند شرکت را جذب می کند. روز بد به همین جا ختم نشد: ژاپنی های باریک و باریک در طبقه هفدهم با دسته ای از دختران در لباس های شغلی سختگیرانه تجویز شده توسط اخلاق شرکت ها در طبقه 17 گیر افتادند. چند ساعت می گذرد ، هیچ کس برده ها را نجات نمی دهد ، بدون اتصال راننده ، درها را نمی توان به صورت دستی باز کرد و ژاپنی های عصبی می خواهند غذا بخورند. اشتها ترمزهای خوشبو و خوشبو را پمپ می کند ، که توسط مردی از سبد نماینده گرفته شده است. این ساعت بهترین ساعت او بود ، زیرا به دلیل یک تکه بیکن یا چند برگ سالاد ، دختران گرسنه حتی برای پیدا کردن آماده بودند. این مرد در آسانسور مناقصه ای برگزار می کرد ، جایی که هر قطعه مواد غذایی را باید با بدن خود تهیه می کرد. لباس زنانه کف را پوشانده بود و دختران برهنه شروع به تحقق خواسته های منحرفین کردند. داغترین سرخ آسیایی زانو زد و جذابیت مردانه اش را به دهان گرفت. همه خانمهای جوان افتخار حیوان خانگی را با انزجار تماشا می کردند ، اما چشم انداز پایان دادن به زندگی آنها ، بچه ها را مجبور به صف کردن کرد. این پسر نه تنها در آسانسور سخت گیر نیست ، بلکه این یک گروه واقعی باند بنگ است که از آن دختران شجاع خانم های دوست داشتنی را انتخاب می کنند.