من نزد فیلمکیر کس مادربزرگم آمدم

Views: 3021
وقتی جرمی نزد مادربزرگش شد ، دایانا شروع به سوال درباره دختران کرد. این مرد اعتراف کرد که مدت طولانی شریک زندگی نداشته است - جرمی بسیار فیلمکیر کس خجالتی بود. سپس مادربزرگ تصمیم گرفت نوه خود را کمی آزاد کند. شلوار خود را درآورد و شروع به مکیدن خروس کرد. جرمی سعی کرد عقب نشینی کند ، اما دایانا دستانش را گرفت. پسر بعد از مدتی فهمید که واقعاً دوست دارد آنچه اتفاق می افتد. او برای دیدن مادر بزرگ خود به عنوان آخرین عوضی درست روی مبل در اتاق نشیمن رفت.