مرغ ناز امروز باید از بیمارستان مرخص شد. پای او شکسته بود و او امیدوار بود که پسرش برای او بیاید تا عکس سکسی کیر در کس او را به خانه ببرد ، اما او خیلی دوام نیاورد. وی توسط یک پزشک که قصد داشت به او مراجعه کند در سالن مشاهده شد. وی در پاسخ به این کودک جذاب و فهمیدن مشکل وی ، از او سوار شدن به اتومبیل خود پرسید. کوتی با خوشحالی موافقت کرد و آنها رفتند. در طول راه ، آنها در مورد چیزهای مختلف کوچک صحبت می کردند ، و به تدریج این گفتگو به رابطه جنسی تبدیل شد و اینکه این زن جذاب چگونه خیلی دوست دارد با وی با اعضای مرد چاق برخورد کند. پزشک دامن کوتاه خود را با یک دست بلند کرد ، با دست دیگر آن را در پشت چرخ نگه داشت و با بیدمشک ظریف صورتی خود را سرگرم کرد. زن سوخته بسیار خوشحال شد و در پاسخ او قلم بازیگوش خود را با شأن و قاطعیت خود به دست آورد و به طرز ماهرانه ای او را نادیده گرفت. تحمل این امر غیرممکن بود و آنها در یک مکان منزوی متوقف شدند. به محض اینکه از ماشین خارج شد ، قلاب گیر به خروس بزرگ اوسکولاپیوس چسبید و شروع به مکیدن با اشتیاق روی خروس محروم خود کرد. آن مرد دچار وزوز عجیب و غریب شد ، اما احساس کرد بعید نیست این مدت طولانی دوام بیاورد ، او دخترک را روی کاپوت کشید و گربه فعلی خود را با خروس داغ خود با تمام وجود لعنتی کرد.