یک مرد وقتی که همسایه اش ، جوجه ای بسیار سکسی روسی است ، روی پله ها می نشیند و از او دور می شود و تعجب می کند که در پله ها چه می کند. او می گوید کلیدهای خود را گم کرد و اکنون منتظر ورود دوستش است. از آنجا که ورودی سرد است ، دختر او را به داخل دعوت می کند ، منتظر زمان باشید و آنها به سمت او می روند. آن مرد قهوه را امتناع می کند و به مجله روی تخت نگاه می کند ، و عیار ، که مدت طولانی لعنتی نداشت ، به سمت او می نشیند. لبهای آنها با بوسه ای ملایم ملاقات می کنند ، دستان آنها لباسهایشان را برداشته و در برابر بدنهای برهنه خود فشار می دهند. قفسه سینه او روی عضو چسبنده اش می چرخد ، لب هایش را دور خودش پیچیده و عمیقا پف می کند. این مرد به دلیل مهمان نوازی ، کودک را تشکر می کند ، او را فریاد زد تا ناتوان شود و عکسهای سکسی کیر تو کوس به دهان متورمش رسید.