این بدان معناست که بی احتیاطی اجازه دهید وقتی مرد تغییر اتاق می دهد ... دختر شیفته قرار بود به دوست دخترش برود و کنار آینه بنشیند و پرهایش را تمیز کند. او تقریباً کاملاً برهنه بود: کودک جذاب فقط در شلوارهای سفید توری و سینه بند لباس پوشیده بود و جوراب های سیاه و انجمن کیر کس باریک او تازه روی پاهای بلند و باریک او کشیده بود. او به تازگی نقاشی لبهای چاق خود را تمام کرده بود که پسربچه اش به اتاقش نگاه کرد ... با دیدن چنین تصویری اغوا کننده ، او بی صدا بود و تنها آرزوی او این بود که به درستی جوجه ای از جوجه را لعنتی کنید. او از پشت به او نزدیک شد و به آرامی گردن باریک او را در آغوش گرفت. با جلب لب هایش به گوش او ، او شروع به گفتن مبهم و دلواپسی او کرد ، اما زیبایی تقریباً آرایش می کرد و نمی خواست آرایش او را خراب کند. اما آدمک را نمی توان متوقف کرد! او پرواز را به راحتی خاموش کرد و سرش را در مقابل خروس هیجان زده فشرد. چاق سرسخت چاره ای جز قورت دادن خروس ضخیم و بلند خود را عمیق تر و چگونگی صیقل دادن آن با لبهای رنگ شده اش نداشت. و سپس او را با سرطان در رختخواب قرار داد و تمام حفره های فعلی را با استفاده از حتی یک کمربند لعنتی کرد تا شلخته تمام راه های ارگاسم غیرقابل تحمل را حس کند.