تینا با روحیه ای افسرده از کار دور می شد. رئیس دوباره حقوق خود را قطع کرد و تهدید کرد که آن را عکس متحرک کیر وکس کاهش می دهد ، پس از آن پوره به احتمال زیاد باید به دنبال شغل جدید باشد. یک زن با موی قهوه ای اخم شده پشت سر آن مرد فرار کرد ، که پیشنهاد داد با او در مورد تجارت صحبت کند ، گویا سرکش این سؤال را می داند که همکارش خیلی علاقه دارد. این مرد جوان در یک آژانس مدلینگ ، دستیار پیدا کرد و آماده پرداخت چهار برابر آنچه حسابدار قبلاً دریافت کرده بود ، بود. Prokhindey سرشار از داستان های همکاری مفید بود ، با تعارف و بی امان از احتمال پول آسان در مدل سازی اشاره کرد. دختر به او اعتماد نکرد تا اینکه در مدت نیم ساعت حقوق ماهانه خود را بدست آورد ، فقط باید یک وسایل چت رو درست در وسط میدان بگذارد.