او به روزنامه نگار مستقر در نیویورک سوهورین سیری مصاحبه ای با کنراد مشهور داد - این مرد با مهربانی موافقت کرد که با دختری که در یک نشریه مشهور برای روابط عمومی اداره می شود ، با دختری که یک طنز روزنامه دار است صحبت کند. مزدور در مورد همه چیز با چنان جذابیتی عجیب صحبت می کند که چشمان مصاحبه شونده گسترده می شود و فک او بعد از صداقت شروع به چکه می کند. پسر آنقدرها که در نگاه اول به نظر نمی رسد ساده است ، او در کمد خود اسکلت هایی دارد که در مورد آنها صحبت نخواهد کرد ، اما می تواند در صورت تمایل به خبرنگاران نشان دهد. این دختر وارد حماقت می شود ، می خواهد بینی بلند خود را در هر جزئیات زندگی یک قلب مشهور هالیوود وارد کند و به عكس كير تو كوس خاطر شهرت ، فرد ناجور موافقت می کند که دستکاری هایی را بر روی او انجام دهد که به آنها کمک می کند راز یک مرد حیله گر را درک کنند. لوازم جانبی غیرقابل شکست با شاخه هایی در اندام ، گردن ، قفسه سینه و حتی پرینه. الگوی تحقیر سادیستی از رشد و پیشرفت شخص ، به کنراد منحرف ، بدون آنکه دست قربانی گرفتار شده شود ، اجازه می دهد تا او را به وجد آورد ، او را آزار دهد ، او را اذیت کند ، او را اذیت کند یا به سادگی او را قلقلک دهد ، بسته به ترجیحات خداوند. داستان واقعی از "50 سایه خاکستری" است ، فقط خیلی خنک تر و دیدنی تر از سطح مالیخولی درجه یک گرفتار درجه دوم!