بازیگر شروع کننده آریا فی با یک ریتم دیوانه وار زندگی می کرد. دختر مانند یک حرفه ای شناور بود ، او دیگر وقت برای استراحت و لذت بردن از رابطه جنسی با پسران نداشت. سفر به لس آنجلس یک استراحت کوتاه بود که طی آن سرنوشت خوش تیپ انگلیسی به یک زن زیبا منتهی شد. آن مرد در اتاق بعدی زندگی می کرد و هر روز صبح بدن زیبا و دلنشین دختر بلوندی را که در کنار استخر شنا می کرد تحسین می کرد. آقایان ریش دوست داشتنی به نکات واضحی تبدیل شدند ، به خصوص سوزش آفتاب ، سوزنها را با انگشتان سرد نوازش می داد تا محکم و بیرون زده شود. وقتی امید مرد ناشناسی شروع به محو شدن کرد ، زیگان پایین آمد و لبهایش را به کلیک غریبه فشار داد. موهایش به لب های او مالیده شد ، زبانش تقریباً کلیتش را نوازش کرد ، انگشتانش را به آرامی وارد ولو او کرد. عاشقان اسامی یکدیگر را نمی شناختند ، گرچه با موفقیت خود را زیر ابرهای گذر از شهر فرشتگان هل دادند. شاید فک وحشیانه خوش تیپ یک پری قدرتمند همان قهرمانی بود که شغل حرفه ای برای پایان دادن به غیبت عکس کس و کیر خفن خود فرستاد.