یک جهانگردان آلمانی در حال تماشای گله گوسفندان در مراتع ، چوپانی را در جنگل گرفتند. منحرف دختر را به داخل جنگل کشید و شروع کرد به زور از او لذت صمیمی وجود بی ارزش خود را دریافت کرد ، که دقیقاً همان چیزی بود که دهکده ساده به آن نیاز داشت ، زیرا او قبلاً کل روستا را لعنتی می عكس كير كوس کرد و عاشقان جدید به ندرت نشان می دادند. آن مرد در موقعیت 69 ام دوست داشت آلمانی با خون خالص آریایی داشته باشد زیرا ممتنع بودن چند روزه او می تواند به صورت ارگانیک با چیز مورد علاقه خود - cunnilingus یا anusling ترکیب شود ، با این وجود در این حالت هرکسی بسته به ترجیحات ذائقه می تواند آن را ترکیب کند. مو ، پوست صاف و بدن سکسی باریک. عاشق تمام تقدیرهایی را که در بدن او بود ، به او داد ، اما آن مخلوط سیری ناپذیر کافی نبود - سوراخ های داخل سینک برای ادامه عید به راحتی محصور شده بودند. در آن زمان مسافر چاره ای جز خرج کردن در شلخته منابع ذخایر خود نداشت. نه ، او او را تغذیه نکرد ، اما او دو خیار بزرگ بادمجان را در دست گرفت و شروع کرد به بی شرمانه کردن آنها. این دختر از نظر رابطه جنسی بسیار گرسنه بود ، به همین دلیل یکی از سبزیجات را از الاغ خود برداشت و آن را در دهان گرفت ، دیگری با دقت آهک را از آن جدا کرد. همه ساکنان جنگل و ساکنان روستای مجاور فریاد دلخوش گرتچن راضی ، که اولین ارگاسم را داشتند شنیدند.