یک خانم جوان اشرافی با وضعیت سلطنتی در پیانو نشسته و سعی می کند دستور کلیدها را حدس بزند ، اما بلوند مشکلات شنوایی دارد و بازی به هیچ وجه مناسب او نیست. هانا هارپر چمن و چشمه ای از چشمه ها را به درون حیاط خود می اندازد ، آفتابش در چشمان آبی می درخشد ، بنابراین می خواهد خانه را ترک کند تا چشم باز کند. اما لباس صورتی که برای این جلسه انتخاب شده است ، برای پیاده روی مناسب به نظر نمی رسد ، برآمدگی زیر کمر را لرزاند و تپه هایی را نشان می دهد که با سینه تنفس خود بازی می کنند. دکوراسیون پارچه ساتن از گلو به ناف می رود ، لبه بالای وسط باسن قرار دارد ، درج های شفاف چوبی هر عنصر بدن یک جوجه سی و دو ساله بافت دار را باز می کند. معلم پیانو باید برای بازدید از هانا هارپر ، پسر بسیار جوانی که یک شکارچی باتجربه عکسهای سکسی کیرتوکس سعی خواهد کرد اغوا کند ، وسوسه کند ، اغوا کند و سکسکه کند. سالها به ترسوی بی امان پشت میله های زندان. اما بدن یک پیانیست پیشرفته بیش از جذابیت دارد (85-60-85) ، رفتارهای سطح ، تمایلات جنسی و انواع چیزها ، ترکیب قد و وزن ایده آل است و حتی یک نوزاد پیر با عضو آویزان می خواهد پس از نوشیدن چند قرص جادویی بخوابد آن را پاره کند. برای صعود