نوه محبوب او برای تعطیلات تابستانی به پدربزرگش می آید: او از پدر و مادرش که از آن متنفر است ، فرار می کند ، بیوه تنهایی پیرمردی که از جمله چیزهای دیگر یک مرد تجاری ثروتمند است. این گاراژ دارای عمارت ، اراضی زمینی و چندین چرخ دستی گران قیمت است که بسیار گرد و غبار است. برای اینکه چنین میراث عظیمی از قانون دور شود ، نوه تصمیم می گیرد که پدربزرگ خود را اغوا کند ، که پایان او هیچ کس مدت طولانی دهان خود را صیقل نمی داد و پس از دستانش او را با یک نوازنده کنار می گذارد و ناگهان احساس سرخ شدن شروع به شعله ور شدن با چنان نیرویی کرد که پیرمرد خاکستری نتواند دوست داشتنی را در نزدیکی صمیمی دفع کند. علاوه بر این ، او به عنوان یک زن ، مادربزرگ خود را ، که در سنین جوانی با فلفل ها بود ، به وضوح به یاد می آورد. این زن و شوهر به طور غیرمستقیم در آسمان آزاد رابطه جنسی برقرار کردند و پس از آن پدربزرگ دختر لاغر را به طور غیرتمندانه ای به داخل انبار کشیدند ، جایی که پیرمرد بود و یونجه خود را در یونجه می گذراند ، به عنوان پیرمردی که دوست دارد از خانم های جوان در عکس 69 استفاده کند و بین ران های خود صبر می کند تا ارگاسم های متعدد فرو رود و ناپدید شود. از آن هرگونه مایع منی انباشته شده در طی چند سال اختلال عملکرد در ناحیه کتف انباشته نمی شود. اکنون که نوه وی تقدیر قورت داده است عکس کیر در کون و کوس از شیر صبح ، مبلغ قابل توجهی از میراث پدربزرگ دریافت می کند ، و والدینش حتی دلیل این سخاوتمندی بی سابقه را حدس نمی زنند.