ایلیا که نگران این است که بخواهد روزی کسی را لعنتی کند ، اما هرچه شانس آن را داشته باشد ، همه نوک سینه های معروف تصمیم به افزایش نرخ گرفته اند و دختران معمولی بیش از حد مشغول تهیه جلسات هستند که این دانش آموز با موفقیت در دانشگاه خود پرداخت کرده است و اکنون خیابان ها را خنک می کند او در حال خرید مخروطی بستنی بود ، که ناگهان هیپوستاز موجودی دوست داشتنی و خندان به نام لیلی ظاهر شد. این دختر همچنین بستنی می خواست ، اما برخلاف یک پسر اونانیست فاسد ، او از ابتدای زمستان در این شهر تجارت می کند و همین باعث خستگی او می شود. این دختر واقعاً روابط مناسب و معقولانه ، جلسات عاشقانه ، پیاده روی با یک مرد و یک مدافع را در همه دوست دارد و همین باعث می شود عشق او از یک تمایل شدید برای داشتن یک فاک خوب اما نه احمقانه برای پول خارج شود. با اشتیاق برای دختران حقایق شناخته شده را توضیح داد و با اصرار اصرار داشت که به خانه بروند ، یک لیوان شراب بخورند و کمی مزخرف بازی کنند. این مرغ زحمتکوش سعی خواهد کرد که ایلیا را با جذابیت های لاغر خود اغوا کند ، اما مهم نیست که چطور می تواند عکس کیرو کس و کون از آرایش دوست داشتنی اش ، خال کوبی های جسورانه و کارهای کنار تخت ماهر حدس بزند که کدام دختر در حال کار است.