یک خلسه شیرین آسیایی ، که روی سکسکیر تو کس یک مبل بزرگ قرمز نشسته است ، به آرامی سینه های سرسبز و خروس کوچک کوچک خود را نوازش می کند. به تدریج ، دختر شروع به طعم و مزه می کند ، تنفس او سرعت می یابد ، نوک پستان ها متورم می شوند و ناله هایی که از سینه های او فرار می کنند بلندتر و بلندتر می شوند. هنگامی که زیبایی آماده است تا از هیجان دیوانه شود ، پسر خوبی با مداد چسبیده مانند چوب به نجات می آید. مرد جوان در همان نزدیکی نشسته است ، و دختر ، که از هیجان خسته شده است ، به معنای واقعی کلمه به درون او ضربه می زند ، لب های خود را درون یک اندام محکم به سمت چهره اش حفر می کند و از برخورد با خروس خسته نمی شود ، آماده انفجار است.