آلیس جوان پسرهای بزرگتر را دوست دارد. در ابتدا شریک زندگی به نام نیکولای را می بوسد و سپس پس از آنکه کاملاً پریشان شد و محروم شد شریک زندگی خود کیر توکوس متحرک را به سختی مکش می کند تا با لبان معصوم خود خروس بزرگ خود را بسازد. کولیا او را به گردن می گیرد و تمام عضو را مجبور می کند این عوضی را ببلعد ، آلیس مقاومت نمی کند - زیرا او خیلی جوان تر از خودش است. بعد از اینکه آلیس آن مرد را به سختی خورد ، روی پشت او دراز کشیده و پاهای خود را گسترده می کند ، کولا به آرامی شروع به ورود به سوراخ غول پیکر خود در سوراخ ریز خود می کند. پسر با فاک خوب زن جوان ، آخرین بار او را به مکیدن یک خروس به او می دهد - و در عین حال منی گرم می نوشد.