با توافق در مورد اجاره نامه مشترک با یک دوست ، تامی هشدار داد که سکوت در خانه وجود دارد. با شنیدن صدای لالاهای گیتار برقی ، این مرد خشمگین شد زیرا به نظر می رسید او را به عنوان یک شخص درک نمی کنند. یک اسنوب عصبانی روی در را کوبید ، اما به جای بحث و گفتگو با همسایه ، قرار ملاقات با دوست دختر خال کوبی لیا راون را گرفت. صخره نقاشی شده نشان داد که زبانش بریده شده در نیم ، ایستاده تا تمام قد ، با سر تراشیده گره زد ، گویی اجرای رقص آیینی قبل از دعوا. صحبت با غیررسمی به لحن های نرم تبدیل شد و پس از آن ناگهان مشخص شد که تامی گان نیز به عنوان یک مرد جوان عاشق بازی در گروه است. یک مرد بالغ یک دکمه خیس را روی یک عکس کیر توکوس زن قطب موسیقی قرار داد و شروع کرد به سرعت انگشتان خود را از طریق رشته ها بکشید. از لحن گمشده بین پاهای دوشیزه همه چیز مشتعل شده بود ، گویی خود شیطان با یک راهپیمایی پیروزی به آنجا رفته بود. کلیتوریس از وقتی که خانم جوان شروع به کراوات کرد ، از شهوت رنج می برد و انگشتان خود را زیر شورت چرمی می گذارد. او به خاطر تقدیر تکان داد ، اما ناگهان نوازنده سابق چرخید و یک مبهم را دید. تامی همیشه آرزو کرده است که یک جنبش موسیقی مدرن را با ظاهری عجیب و غریب به زیر پا بگذارد ، زیرا عضو او ابتدا در قطعه های بریده شده از زبان نصف گرفتار شده بود. دختر به عنوان عادی انگیزه های ناخوشایندی را در نظر می گرفت ، بنابراین آنها به او جنسی جنسی شدید و طاس می دادند.