گردن سونجا کوچک شلوغ بود ، به همین دلیل از دوستش خواست تا ماساژ آرامش بخش ستون فقرات گردنی خود را انجام دهد و او را با شانه های خوب بکشد. پسر با زحمت پوست زیبایی ظریف کودک را مالش می دهد ، به آرامی شانه های خود را حرکت می دهد ، نگاه تمیز او به طور ناخواسته روی سینه دختران می افتد. بلافاصله ، او هنگامی که پیراهن خود را بیرون آورد ، احساس کرد که پسران به نوعی کند می شوند و چیز سختی در مقابل کمر او تکیه زده است. در گرما ، سونیا رد فهمید که این فالوس دوست پسرش است ، که از نوع باز شدن سینه از بالا او بیش از حد اغراق آمیز بود. این عروسک احساس آرامش کرد ، هنگامی که او از میان شلوارک پیژامه به پوسته خود لمس کرد ، علاقه به ماساژ در هر دو کاهش پیدا کرد. این زن و شوهر عاشق روی تخت خوابیدند: سونیا کاملاً برهنه بود ، سینه هایش فشرده و متورم شده بود ، رطوبت روی سطح لبهای لبی او ظاهر می شد ، مهبل از واژن جوهر می گرفت. مرد لرزان ، دوست داشتنی ، دلسوز و مهربان شروع به نوازش كردن كلاه های كلیف خود با زبان سریع خود كرد ، او می خواست كه او قبل از محاسبات تمام شود. پس از ارگاسم ، سونیا بی شرمانه بی شرمانه شروع به مکیدن پیرمرد معشوق خود کرد و دیک خود را به همان اندازه عمیق که رفلکسش اجازه می داد ، بلعید. پسران پس از مدتی عشق ، عشق ، عشق ، بی عیب و نقص را عکس کون وکس خارجی برقرار می کنند.