این مرد که به دنبال از بین بردن شلخته های هالیوود بود ، تصمیم گرفت از وسیله نقلیه همه زمینی خود به سمت موتور سیکلت حرکت کند ، تا اینکه انتظار چنین عوضی عجیب ، دزدگیر و کمی دیوانه وار برای گاز گرفتن طعمه را داشت. ملانیا یک طرفدار واقعی دوچرخه است ، اگر مردی زیر آجیل خود اسبی آهنی داشته باشد ، به این معنی است که او یک بوت دست نخورده و تیتانیوم دارد و او خلاف بقیه نیست. موهای غیر استاندارد رنگی ، پیراهنی کاملاً باز و برش تقریباً به ناف آویزان است ، شورت های فاحشه قهوه ای و شلوار آراسته با سوراخ هایی با کیرتو کس خفن اندازه ها و انگشترهای مختلف ، انگار که او دوچرخه سواری نیست بلکه عاشق در نقشی است که سادوموماشیسم بازی می کند. او بلافاصله دوربین فیلمبرداری یکی از فالگیرها را ضبط می کند ، اما این مانند مزخرفات طلاق است ، که هر دو آنها نمایش های واقعیت را شلیک می کنند ، تمایل به معروف شدن در هر جمعیت هالیوود فراتر از فروتنی ، گستاخی و عفت که به کسی احتیاج ندارد. دخترک با ماجراهایی روبرو می شود که دوست دارد چه در الاغ و چه در دهان باشد ، زیرا در حال قدم زدن در پشت میله های زندان داستانی است.